قدمت نمایش درایران را اگر بخواهیم از دوران پیش از اسلام بررسی کنیم، باید بحث خود را از نمایشهای آیینی که به داستان سوگ سیاوش و کین ایرج معروف شده است آغاز کنیم. بنابر آن چه در آثار بر جای مانده از ادبیات کهن ایران و شاهنامه فردوسی و اشارههایی که در برحی از کتاب های تاریخی ایران آمده (۱)، این مراسم هرسال در زمانی معین برگزار میشده است و در دوره ی اسلامی چون با سنتها و آیینهای «گبرکان» مخالفت میشد به تدریج رنگ اسلامی گرفت و با روی کارآمدن مذهب تشیع به تعزیه ی حسین و یارانش تغییر شکل داد.
دربارهی زمان آغاز تعزیه میان پژوهشگران اختلاف نظر هست، گروهی به استناد اشاره ی تاریخ ابنکثیر شامی معتقدند که این مراسم از زمان حکومت سلسله ی دیالمه (معزالدوله ـ ۳۵۲ هجری قمری) در ایران آغاز شده، و گروهی را عقیده برآن است که تعزیه در ایران به گونهای که با تعریف تئاترنویسی تطبیق کند از دوره ی صفویان آغاز شده و آن چه پیش ازاین دوره وجود داشته نوعی عزاداری و نوحهسرایی بوده است.
به هرحال تعزیه یکی از مراسم نمایشی ایران است که تا امروز راه خود را ادامه داده است، ولی پس از عهد قاجاریه و پیدایش تئاتر جدید و تحکیم بنیاد آن بازارش از رونق افتاده تابهحدی که امروز جز در روستاها و شهرکهای دورافتاده اثری از آن نمیبینیم، و اگر گاهی در هنگام عزاداری ماه محرم در شهرهای بزرگ مراسم تعزیهای برپا شود، مشتریان آن مردمی از عوامالناس هستند.
از میان نمایشهای غیرمذهبی ایران که امروز هم اثری از آن میبینیم، باید نقالی و خیمهشببازی را نام برد. نقالی را نیز به حقیقت نمی دانیم که از چه تاریخ در ایران آغاز شده است، و اطلاع ما بر اجرای این گونه مراسم در پیش از اسلام منحصر است به اشاره هایی که در کتاب های تاریخ و ادب ایران شده، مانند شاهنامه فردوسی یا منظومههای نظامی گنجوی و تاریخ سیستان و تاریخ بخارا و الفهرست ابنالندیم که درهریک از آنها اشارهای مییابیم براین که داستان های حماسی و بزمی ایرانی پیش ازاسلام میان مردم به وسیله ی قصهگویان منتشر میشده و از همین راه به دوره ی پس از اسلام رسیده و مایهای برای نظم بخشی از داستان های شاهنامه، ویس و رامین، خسرو و شیرین و هفت گنبد و جز آن ها شده است. لیکن پس از اسلام آثار فراوانی وجود دارد که ما را بر چه گونگی اجرای این گونه مراسم در دوره های گوناگون اسلامی راه بری میکند، به ویژه که برخی از داستان های این نقالان، چون داستان سمک عیار، قصه ی فیروزشاه، (دارابنامه ی بیغمی)، دراب نامه طرسوسی، اسکندرنامه و امیرارسلان عینن در هنگام نقل از زبان نقال ضبط شده و بر جای مانده است.
هنر نقالی که عبارت است از خواندن یا بیان رویدادهای حماسی یا داستان های عشقی، در ایران پیش ازاسلام با موسیقی همراه بوده است و چون در دین اسلام موسیقی از محرمات به شمار میرفت در دوره ی اسلامی فقط نقل داستان باقی ماند و گسترش یافت و تقسیمات و شاخه هایی پیدا کرد. در سه سده ی نخست اسلامی کار نقالان بیان داستانهای حماسی و ملی گذشته ی ایران بود، لیکن از اوایل سده ی پنجم هجری نقالان خود افسانهپرداز شدند و چنان که گفتیم افسانههایشان با همان صورت و سبکی که بیان میشد اغلب به رشته تحریر در میآمد.
در دوره ی مغول نقالی و قصهگویی به سوی افسانههای شبه حماسی و مذهبی گرایید و درعهد صفوی نقالی رواجی فوقالعاده یافت و شعبههای آن، چون قصهخوانی،شاهنامهخوانی، حمله خوانی (حمله حیدری)، روضهخوانی، سخنوری و جز آن در میان مردم رایج شد. در دورهی قاجار نیز کار نقالی همچنان رونق داشت و پس از تأسیس قهوهخانه در ایران مرکز نقالان به قهوهخانهها منتقل شد.
در تاریخ نمایش ایران نقال درخشانترین چهره ی نمایشی است و برحی از آنان در کار خویش مهارتی شگفت آور داشته و در شمار هنرمندان اصیل بودهاند. کار این گروه مردم هنرمند بسیار مشکل و دقیق بوده است، زیرا بدون بهره گیری از هیچ وسیلهای و فقط با قدرت بیان و همآهنگ ساختن حرکات چهره و دست با کلام، رویدادهای قصه را بدان گونه میبایست در نظر شنونده مجسم کنند که احساساتش برانگیخته شود. و از آن گذشته چون منظور از نقالی سرگرم کردن شنونده و ایجاد هیجان است، ناچار نقال باید که پدیدآورنده ی داستان های جذاب نیز باشد.
خیمهشببازی یا تئاتر عروسکی نیز یکی دیگر از مراسم نمایشی ایران است که با تئاتر شباهتی زیاد دارد و در حقیقت تئاتری است که بازیگران آن را عروس کهای پنبهای و پارچهای و چوبی تشکیل میدهند، بازیگران بیجانی که در میانه ی صحنه به اراده ی آن که سر نخ را در دست گرفته و در پس صحنه ایستاده است حرکت میکنند.
درباره ی اصالت این بازی و این که آیا بومی ایران بوده و یا از کشوری دیگر به ایران آمده به درستی چیزی نمی دانیم و به هرحال اگر به گفته ی نظامی گنجوی اعتماد کنیم باید پذیرقت که لعبتباز و لعبتبازی هنری است که در زمان بهرامگور به این کشور آمده و پذیرفته ی مردم شده است.
نمایش عروسکی در ایران چنان که باید تحول نیافت و به کمال نرسید و درهمان هییت عوامانه ی خود باقی ماند زیرا ادیبان و هنرمندان با دانشمندان، چون آنرا کاری پست و درخور عوام میدانستند، برای پیشرفتش دست به کاری نزدند، و در نتیجه داستان های آن ثبت نشد و ما امروز تنها از چند نمایش نامه ی عروسکی مانند: پهلوان کچل، سلیمخان، عروسی پسر سلیمخان، چهار درویش، حسن کچل، بیژن و منیژه و پهلوان پنبه آگاهی داریم.
تئاتر کودک ونوجوان در ایران وتشکیل گروههای نمایشی و اجرا در مدارس و مهد کودک ها :
کارگاه تئاتر کودک (بومرنگ) از پیش رویان تئاتر کودک ونوجوان در ایران با تولید نمایشهای موزیکال ازسال ۱۳۸۴ و اجرای آنها در آمفیتئاترهای ایران بخش خصوصی در تئاتر را توسعه داده و تولیداتش از پرمخاطبترین تئاترهای کودک ونوجوان بوده است.
قیمت انجام پروپوزال پایان نامه
درباره این سایت